وقتی واضع بخواهد لفظی را برای معنایی قرار دهد ، باید معنا را در ذهن خود تصور کند و لفظی را برایش قرار دهد:
حال:
1- لفظ و معنا جزیی هستند . مانند اسمهایی مثا ایران و علی و حسن و جواد و دریای مازندران و دانشگاه تهران
به این حالت،وضع خاص موضوع له خاص می گوییم
2- هم لفظ و هم معنا کلی باشند: مثل ضمیر ها
به این حالت وضع عام و موضوع له عام می گوییم
3- معنا کلی و لفظ جزیی است
به این حالت وضع عام موضوع له خاص می گوییم
4- معنا کلی و لفظ جزیی است ( این قسم غیر ممکن است )
به این حالت وضع خاص موضوع له عام می گوییم
حال:
1- لفظ و معنا جزیی هستند . مانند اسمهایی مثا ایران و علی و حسن و جواد و دریای مازندران و دانشگاه تهران
به این حالت،وضع خاص موضوع له خاص می گوییم
2- هم لفظ و هم معنا کلی باشند: مثل ضمیر ها
به این حالت وضع عام و موضوع له عام می گوییم
3- معنا کلی و لفظ جزیی است
به این حالت وضع عام موضوع له خاص می گوییم
4- معنا کلی و لفظ جزیی است ( این قسم غیر ممکن است )
به این حالت وضع خاص موضوع له عام می گوییم