نحوه وضع ( چگونه الفاظ براى معانى نهاده شده است ؟ )
سیرى در تاریخ اندیشه بشر و مطالعه در حوال کلمات و الفاظ نشان مى دهد که انسانها در زندگى روزمره براى تفهیم و ایجاد رابطه با یکدیگر و رفع حوائج مادى و معنوى بین خود ناچار از تکلم بوده اند . تکلم , نخستین و قدیمى ترین وسیله ارتباطى اجتماعى بین انسانها بوده , و در طول تاریخ تکامل یافته است . بشر اولیه در برخورد با موجودات خارجى و حالات و نفسانیات و احساسات و لزوم مبادله آنها , نیازمند به این بوده است که بر اشیاء و موجودات و حالات و نفسانیات و معنویات خود نامى بنهد که براى دیگران هم مفهوم باشد به طورى که اگر لفظ یا علامتى استعمال شود مخاطب منظور گوینده را از معانى و مدلول این علامت و الفاظ دریابد و عکس العمل متناسب نشان دهد .
استفاده از علامات و اصوات در بین حیوانات نیز رائج است ولى در آنها به شکلى بسیار ابتدایى در قالبهاى غریزى مطرح است . مثلا حسب تحقیق دانشمندان اثبات شده است که حیواناتى نظیر گاو هنگام بروز خطر با اصوات و سر و صدا , دیگران را از وجود خطر آگاه مى کنند . یا بسیارى از حیوانات و پرندگان به مناسبت هاى مختلف از قبیل برخورد با دشمن یا آشیانه سازى و یا جفت گیرى اصوات و علاماتى صادر مى کنند , که براى هم جنسان خود مفهوم دارد و در مقابل این اصوات و علامات عکس العمل از خود نشان مى دهند .
در انسان موضوع بسیار پیچیده تر است , زیرا انسان تنها حیوان ناطق هستى است , یعنى وجود خرد و اندیشه او را از سایر انواع و اجناس زنده ممتاز مى سازد . به این جهت بطور آگاهانه و از روى تعقل , کلمات و الفاظ و اصوات و علامات را به خدمت مى گیرد و آنها را بصورت قراردادى بین همنوعان خود رائج و معمول مى کند و از این طریق مفاهیم و مقاصد مورد نظرش را القاء مى نماید .
در مورد ریشه و مبادى این الفاظ و علامات و کلمات بحث بسیار شده است . قدر مسلم اینکه بشر اولیه از کلمات , الفاظ و علامات در حدى محدود و ناقص براى مقاصد پیش پا افتاده و روزمره استفاده مى کرده است , و با پیچیده شدن اندیشه و جزامع , این علامات و الفاظ نیز تدریجا طریق تکامل پیموده و به صورت فعلى در آمده است .
طریقه پیدایش کلمات و الفاظ هر چه باشد یک نکته انکار ناپذیر است و آن اینکه روزى بشر فلان کلمه و الفظ را براى فلان منظور قرار داده و به تدریج استعمال عمومى یافته و مورد قبول واقع شده است . اصولیین این عمل یعنى قرار دادن الفاظ و کلمات براى رساندن معانى و مقاصد را ( وضع ) مى گویند .
منبع: مباحثی از اصول فقه، محقق داماد ، مصطفی