منابع ازمون وکالت 97

عود ضمیر به تمام افراد عام است یا بعض آن ؟ :: پرتال تخصصی فقه و حقوق

پرتال تخصصی فقه و حقوق

متون فقه | اصول فقه | حقوق اساسی | حقوق مدنی | حقوق تجارت | آیین دادرسی مدنی | آیین دادرسی کیفری

پرتال تخصصی فقه و حقوق

متون فقه | اصول فقه | حقوق اساسی | حقوق مدنی | حقوق تجارت | آیین دادرسی مدنی | آیین دادرسی کیفری

به پرتال تخصصی فقه و حقوق خوش آمدید

آمادگی برای آزمون وکالت

وبلاگ حقوقي نيما جهانشيري

پیوندها

عود ضمیر به تمام افراد عام است یا بعض آن ؟ 

اگر عامى وارد شود , سپس جمله اى یا ضمیر بیاید , آیا به بعضى از افراد عام مى خورد یا به تمامى عام ؟ خداوند مى فرماید : والمطلقات یتربصن بأنفسهن ثلاثة قروء و سپس مى فرماید : و بعولتهن أحق بردهن فى ذلک در اینجا  والمطلقات یتربصن بأنفسهن ثلاثة قروء عام است , یعنى شامل مطلقه رجعیه و مطلقه بائنه مى شود , و فرقى بین آنها نیست و هر دو باید به مقدار ثلاثة قروءصبر کنند ( به عنوان عده ) و ازدواج نکنند . آنگاه در آخر آیه مى فرماید : و بعولتهن أحق بردهن: شوهرهاى اینها براى برگشتن به آنها احق از دیگران هستند . 

اکنون باید دید آیا و بعولتهن به تمام مطلقات مى خورد و شامل مطلقه رجعیة و مطلقه باینة هر دو مى شود و یا فقط به همان مطلقه رجعیة مربوط مى شود , یعنى فقط در این مورد است که شوهر احق از بقیه است و مى تواند به وى برگردد . در اینجا , به ضرورت فقه , و بعولتهن أحق بردهن برمى گردد به خصوص رجعیات که اگر شوهر خواست در عده به زن مطلقه رجعیه خود برگردد , مى تواند بدون نیاز به عقد جدید برگردد , زیرا ألمطلقة رجعة زوجة . گفته شده است که در اینجا مخالفت با دو ظاهر است . یکى مخالفت ظهور عام در عموم , بدین معنى که اگر آن را مخصوص به بعض از افراد کنیم , یعنى  والمطلقات را به خصوص رجعیات برگردانیم , با اینکه قبل از آن گفتهاست والمطلقات یترصن بأنفسهن ثلاثة قروءو بعولتهن أحق بردهن به خلاف ظاهر بیان مطلب کرده ایم . مخالفت دیگر مخالفت ظهور ضمیر در رجوعش به معنایى است که اصولا به آن بر مى گردد , یعنى ما به طور استخدام بعضیها را اراده مى کنیم و عام به دلالتش بر عموم باقى مى ماند . سؤال این است که در اینجا به کدام مخالفت عمل کنیم . آیا یکى از اصول عقلایى را , که أصالة عدم الاستخدام است , بگیریم که نتیجه آن مخالفت با ظهور عام باشد , یعنىمخالفت اول و یا أصالة العموم را بگیریم و آن را مقدم بدانیم که مخالفت دوملازمه آن است , و یا بگوییم که در اینجا نه باید أصالة عدم الاستخدام جارى شود و نه اصالة العموم , بلکه باید به اصول عملیه توجه شود , یعنى باید دید که مقتضاى اصل عملى چیست . 

حق این است که در اینجا اصالة العموم جارى است , یعنى بعد از آن حکم مسلم و مشخص بود به ضمیمه روایات دیگر و ضرورت فقه و تسالم اصحاب که بعولتهن خصوص مطلقات رجعیه را در بر مى گیرد . دیگر چرا باید به استخدام قائل شد ؟ باید به همان اصالة العموم تمسک کرد و گفت عود ضمیر به بعضى ازافراد عام سبب نمى شود قرینه باشد بر اینکه ظهور عام را از عموم خودش صرف کند , بتعبیر دیگر حکم در جمله اى که داراى ضمیر است غیر از جمله ایست که بطور عموم ذکر شده است چه مى خواهد آن تقیید بمتصل باشد و یا بمنفصل . 

منبع: مقالات اصولى - سید محمد موسوى بجنوردى 


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی