منابع ازمون وکالت 97

حجیت خبر واحد از دیدگاه کتاب ( قرآن ) : :: پرتال تخصصی فقه و حقوق

پرتال تخصصی فقه و حقوق

متون فقه | اصول فقه | حقوق اساسی | حقوق مدنی | حقوق تجارت | آیین دادرسی مدنی | آیین دادرسی کیفری

پرتال تخصصی فقه و حقوق

متون فقه | اصول فقه | حقوق اساسی | حقوق مدنی | حقوق تجارت | آیین دادرسی مدنی | آیین دادرسی کیفری

به پرتال تخصصی فقه و حقوق خوش آمدید

آمادگی برای آزمون وکالت

وبلاگ حقوقي نيما جهانشيري

پیوندها
حجیت خبر واحد از دیدگاه کتاب ( قرآن ) :

معتقدمین به حجیت خبر واحد براى اثبات مدعاى خود به آیاتى از قرآن تمسک مى کنند :

مثلا آیه ششم از سوره حجرات , داستان مربوط به آیه این است که فردى بنام ولید که از مسلمانان بود در بازگشت از سفرى که به خارج از مدینه کرده بود نزد رسول الله رفته و مى گوید فلان قبیله از دین برگشته و قصد محاربه دارند , بر اساس این خبر لشکرى تجهیز مى گردد و براى مقابله با آن قبیله فرستاده مى شود , افراد اعزامى هنگام نزدیک شدن به قبیله مذکور با کمال تعجب با استقبال مردم قبیله مواجه شده و معلوم مى شود نه تنها محارب نیستند بلکه محب اسلام و رسول اکرم مى باشند 

پس از وقوع این اشتباه , این آیه نازل مى شود که : ان جاء کم فاسق بنبا فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا على ما فعلتم نادمین. ترجمه : اى مسلمانان اگر فاسقى براى شما خبرى آورد , بررسى کنید ! مبادا برخورد کنید با قومى به جهالت و نادانى , و از کرده خود پشیمان و نادم شوید. اصولیین با تمسک به مفهوم این آیه مى گویند خبر واحد حجیت دارد . زیرا خدا فرموده است اگر فاسقى خبر آورد بررسى کنید , و مفهوم مخالفش این است که اگر عادل خبر آورد , بررسى لازم نیست و باید قبول کرد .

استدلال فوق در کتب اصول فقه مورد نقد و بررسى عمیقانه قرار گرفته , ایراداتى نسبت به آن مطرح گردیده , و متقابلا از سوى دانشمندان پاسخ داده شده است . مهم ترین ایرادى که به استدلال مزبور وارد شده , ایرادى است که در فرائد الاصول شیخ مرتضى انصارى آمده است مبنى بر این که : مفهوم اتخاذ شده در استدلال , مفهوم وصف است نه مفهوم شرط . زیرا مفهوم شرط در این جمله :اگر فاسق براى شما خبر آورد , باید تفحص کنید، این نیست که اگر عادل خبر آورد تفحص لازم نیست , بلکه مفهوم جمله شرطیه مزبور این است که : اگر فاسق خبر نیاورد , تفحص لازم نیست , و خبر نیاوردن فاسق به معناى خبر آوردن عادل نیست . و به عبارت دیگر , آیه شریفه مشتمل است بر یک قضیه شرطى که از نظر منطقى داراى دو بخش شرط و جزا و یا مقدم و تالى است که عبارتند از : شرط ان جاء کم فاسق بنبا . اگر فاسق براى شما خبر آورد جزا : فتبینوا لازم است تفحص کنید اخذ مفهوم مخالف از قضیه شرطیه فوق مبتنى بر این است که بخش اول ( شرط ) چنانچه منتفى گشت , بخش دوم ( جزا ) به دنبال آن منتفى مى شود که به این صورت در خواهد آمد : "هرگاه فاسق براى شما خبر نیاورد , تفحص لازم نیست  "

و پر واضح است که چنین مفهومى اثبات کنده مدعا نخواهد بود , زیرا این جمله  :اگر عادل خبر آورد , تفحص لازم نیست، که مدعاى استدلال کنندگان است مفهوم وصف مى باشد . یعنى کلمه ( فاسق ) مفهومش ( غیر فاسق )  مى شود که همان عادل است و چنین مفهومى را نمى توان از جمله شرطیه به دست آورد . از طرف دیگر چون حجیت مفهوم وصف مورد تردید است و همانند مفهوم شرط متقن و منجز نیست , لذا نمى توان بر آن اعتماد کرد .

ولى در پاسخ گفته مى شود :

در قضیه شرطیه فوق شرط در جاى خود مرکب از دو جزء است ( آوردن خبر , توسط فاسق ) و جزء نخستین یعنى ( آوردن خبر ) بگونه اى است که جزاى قضیه[ لزوم تفحص ] عقلا بر آن متوقف است و به اصطلاح تحقق دهنده موضوع است و در صورت منتفى شدن , قضیه از نظر منطقى سالبه بانتفاء موضوع خواهد بود . یعنى اگر خبر آورده نشود , محلى براى تفحص و تحقیق باقى نمى ماند تا چه رسد به اینکه لازم نباشد . در حالى که جزء دیگر یعنى[ توسط فاسق ] چنین نیست که در صورت منتفى شدن , موضوع قضیه یعنى آوردن خبر از اصل منتفى گردد و محلى براى جزاء باقى نماند . حال مى گوئیم در اینگونه قضایاى شرطیه , مفهوم مخالف منحصرا بالحاظ منتفى شدن همان جزء دوم اتخاذ مى گردد , نه جزء اول .

براى روشن شدن مطلب به این مثال توجه کنید : هرگاه شخصى به دیگرى چنین بگوید: اگر من با قلم سرخ براى تو نامه نوشتم , حتما بایستى به مضمون آن عمل نمائى . مفهوم این قضیه چنین نیست که اگر نامه ننوشتم , لازم نیست عمل نمائى . زیرا در صورت عدم مکاتبه عقلا محلى براى عمل نمودن وجود ندارد که چنین مفهومى استنباط گردد , بلکه مفهوم مخالف آن این است که :اگر با قلم غیر سرخ مکاتبه کردم , اقدام لازم نیست

علاوه اینکه آیه شریفه حاکى از رویه جارى در میان مردم است , یعنى همان پذیرفتن اخبار از هر کس که واصل شود , بدون تفحص و تحقیق در مورد راوى و غیر آن , و آیه مورد نظر با فرض وجود چنین رویه جاریه و سنت معموله , تنها یک صورت را ردع و نهى نموده , و آن پذیرفتن خبر شخص فاسق است بدون تفحص و تحقیق , که بى تردید لازمه آن اذن در قبول و پذیرفتن سایر موارد , یعنى اخبار و روایات اشخاص عادل و موثق خواهد بود .

اصولیین طرفدار حجیت خبر واحد علاوه بر آیه فوق به آیه 123 سوره توبه نیز استناد مى کنند . آیه اینست : فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفه لیتفقهوا فى الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون. ترجمه:چرا از هر قومى گروهى اعزام نمى شوند بمرکز ( مدینه نزد رسول الله یا نزدیکانش ) که تفقه در دین نمایند و مسائل دینى شان را یاد بگیرند و برگردند به قبیله خودشان و ملاقات کنند افراد را , و آیات و احکام خدا را براى آنها بگویند و تشریح کنند تا آنکه آگاه گردند و عالم شوند و از تخلفات بپرهیزند

علما مى گویند چون خدا فرموده است از هر قومى عده اى بیایند و در بازگشت آموخته هاى خود را بمردم ابلاغ کنند , بدیهى است که در بازگشت فردا فرد با مردم برخورد مى کنند , و نمایندگان اعزامى به مرکز , به هیئت گروهى دانش خود را تبلیغ نمى کنند , به این ترتیب خداوند بر خبر آحاد این اشخاص اعتبار قائل شده است . بنابر این استنتاج مى شود که خبر واحد داراى اعتبار و حجیت است

 

 منبع: مباحثى از اصول فقه،  دکتر سید مصطفی محقق داماد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی