1) به این مثال دقت کنید :
فرض کنید شارع بگوید شرب خمر حرام است ولی علت آنرا نگوید ( یعنی نگوید که چرا شرب خمر حرام است ).
حال اگر خود فرد با رجوع به ذهن خود استنباط کند که شرب خمر حرام است زیرا مست کننده است ، به این حالت تخریج مناط می گوییم .
پس تخریج مناط یعنی :
هرگاه موضوعی داشتیم ( مشروب ) و حکم آنرا هم داشتیم ( حرمت ) ولی علت حکم را نداشتیم ( علت اینکه شرب خمر حرام است را نداشتیم )، فرد با مراجعه به ذهن خود ، علت حکم را استخراج و استنباط بکند .مثلا" در این مثال فرد با مراجعه به ذهن خود می گوید علت این حکم ، مست کننده بودن شراب است .
مثال 2)
طبق ماده 1045 قانون مدنی ، فرد نمی تواند با برادر یا خواهر خود ازدواج کند ، در اینجا می بینیم که مقنن علت حکم را بیان نکرده ،یعنی نگفته چرا فرد نمی تواند با برادر یا خواهرش ازدواج کند و حال خود فرد با رجوع به ذهن خود ، علتی را برای این حکم قانونی استنباط می کند،مثلا" می گوید علت این حکم قانونی ، جلوگیری از اختلاط نسل است .
فایده این بحث :
*از نظر شیعه هرگاه به تخریج مناط متوسل شویم و در مورد مسئله ای تخریج مناط کنیم، قیاسی که از این طریق بخواهیم انجام دهیم ، حجت نیست :
مثلا" اگر در مثال اول استنباط کنیم که علت حکم شارع برای اینکه گفته شرب خمر حرام است این باشد که خمر مست کننده است ، ما نمی توانیم قیاس کنیم و بگوییم هر چیزی که مست کننده است حرام است .
*طبق مثال دوم هم نمی توانیم قیاس کنیم و بگوییم هر کاری که موجب اختلاط نسل می شود ممنوع است .
پس قیاس ناشی از تخریج مناط حجت نیست .