منابع ازمون وکالت 97

اقسام قیاس ( بررسی قیاس منصوص العله ، قیاس اولویت ، قیاس مستنبط العله ) :: پرتال تخصصی فقه و حقوق

پرتال تخصصی فقه و حقوق

متون فقه | اصول فقه | حقوق اساسی | حقوق مدنی | حقوق تجارت | آیین دادرسی مدنی | آیین دادرسی کیفری

پرتال تخصصی فقه و حقوق

متون فقه | اصول فقه | حقوق اساسی | حقوق مدنی | حقوق تجارت | آیین دادرسی مدنی | آیین دادرسی کیفری

به پرتال تخصصی فقه و حقوق خوش آمدید

آمادگی برای آزمون وکالت

وبلاگ حقوقي نيما جهانشيري

پیوندها

 قیاس منصوص العله :

معناى قیاس نزد شیعه و اهل سنت متفاوت است . قیاس مورد قبول شیعه قیاس منصوص العله یا قیاس منطقى است که قطع آور است . در این نوع قیاس شارع علت و فلسفه حکم را بیان مى کند و جائى براى اجتهاد شخصى باقى نمى ماند . مثلا اگر گفته شد : الخمر حرام لانه مسکر , علت حرمت خمر به دنبال حکم آمده است , به همین جهت آن را منصوص العلة مى گویند . با یک استنتاج منطقى مى توانیم افراد و مصادیقى را که تحت حکم فوق قرار مى گیرند مشمول حرمت بدانیم . مثلا حکم کلى داریم که کل مسکر حرام ،  مى خواهیم بدانیم آیا نبیذ ( شراب خرما ) هم حرام است یا نه ؟ چون ملاک و علت و فلسفه حرمت اسکار است , با برقرارى و ترتیب یک کبرا و صغراى منطقى به نتیجه مطلوب مى رسیم , و در مثال بالا صورت قیاس بشرح زیر خواهد بود :

صغرى : نبیذ مسکر است

کبرى : هر مسکرى حرام است

حکم : پس نبیذ حرام است

قیاس مورد نظر اهل سنت معادل تمثیل منطقى است و قطع آور نیست . زیرا تشخیص و استخراج فلسفه حکم در این مورد توسط بشر صورت مى گیرد . و مسلم است که نمى تواند کامل باشد و با منظور شارع مغایرت خواهد داشت . به همین جهت قیاس منصوص العله نزد شیعه حجیت دارد و قیاس مورد نظر اهل سنت حجیتى نداشته و باطل است .

 

 

 قیاس اولویت :

این قیاس هم در علم فقه و هم در علم اصول حجت بوده و کاربرد وسیعى دارد . قیاس اولویت همان است که در منطق به فحواى دلیل  مشهور است

مثال فقهى آن این آیه شریفه است : لا تقل لهما اف (قرآن مجید سوره اسراء آیه 23  ) ، به پدر و مادر اف مگو , وقتى حرف سرد و درشت به پدر و مادر زدن حرام است , به طریق اولى ضرب و شتم آنها ممنوع خواهد بود . مى بینیم بدون اینکه حرمت ضرب و شتم پدر و مادر در منطوق عبارت موجود باشد , بنابر مفهوم موافق جمله , این معنا به راحتى از جمله استنباط مى شود .

در حقوق مى گویند اگر اجازه تصرف در ملکى داده شود , بطریق اولى و بنابر قیاس اولویت , اجازه استفاده از حقوق ارتفاعى آنهم داده شده است . این اولویت با قاعده اذن در شىء , اذن در لوازم آنهم هست نباید اشتباه شود , زیرا در مورد اخیر به دلالت التزامى , اذن در لواحق وجود دارد که ممکن است اولویتى هم در آن ملحوظ نباشد , بلکه از لوازم مقارن و برابر آن به حساب آید . در حالى که در قیاس اولویت حتما وجه رجحان و برترى امر ثانى باید موجود باشد . اگر قیاس اولویت از فحواى خطاب یعنى از مدلول چهار چوبه لفظ بدست آید صحیح است ولى اگر از فحواى خطاب استفاده نشود باطل بوده . اگر چه از اولویت نیز استفاده شود . مواردى هست که مطلب مورد نظر از فحواى خطاب مستفاد نمى گردد بلکه از یک نوع اولویت خاص بدست می آید .

مثال زیر مسئله را روشن مى کند .

ابان بن تغلب طبق روایت کتاب کافى خدمت امام صادق ( ع ) مىآید و عرض مى کند : یابن رسول الله , مردى که انگشت زنى را قطع کرده چقدر باید دیده بدهد ؟

امام صادق مى فرماید: ( ده شتر باید دیه بدهد )

ابان: ( اگر دو انگشت قطع کرد ؟ (

امام: ( بیست شتر باید دیه بدهد)

ابان: ( اگر سه انگشت قطع کرد چه مقدار باید دیه بدهد )

امام: ( سى شتر )

ابان: ( اگر چهار انگشت زنى را قطع کرد چند شتر باید دیه بدهد  ؟ )  

امام: ( بیست شتر)

ابان بن تغلب در شگفت مى شود و مى گوید: ( یابن رسول الله علت این عدم تناسب چیست ؟ )

حضرت در پاسخ مى فرماید :

مهلا یا ابان هذا حکم رسول الله , ان المرئة تعاقل الرجل الى ثلث الدیه فاذا بلغت الثلث رجعت الى النصف.  یعنى ساکت اى ابان ! این حکم رسول الله است , همانا دیه زن موازن دیه مرد تا ثلث پیش مى رود ولى پس از رسیدن به ثلث بر مى گردد به نصف . و سپس ادامه مى دهد : یا ابان انک اخذتنى بالقیاس والسنة اذا قیست محق الدین  ، یعنى اى ابان , مرا با قیاس مؤاخذه مى کنى ! سنت رسول الله اگر مورد قیاس قرار گیرد , دین خدا از بین خواهد رفت ! ( کافى چاپ تهران ج 7 ص 299  )

 

بنابر این همان طور که گفته شد , نتیجه مى گیریم که فقط قیاس اولویت و قیاس منصوص العله داراى اعتبار و یقین و قطع آور است , و بقیه انواع قیاس که نزد اهل سنت معتبر است طنى هستند و قطعیت ندارند .

 

   

قیاس مستنبط العله ( تنقیح مناط )

بین قیاس صحیح ( منصوص العله و اولویت ) و قیاسهاى باطل ، یک نوع قیاس وجود دارد که به قیاس مستنبط العله یا تنقیح مناط مشهور است .

منظور از این نوع قیاس این است که علت حکم در ذیل آن از طرف شارع بیان نمى شود ولى مجتهد با قدرت فهم و تشهیذ ذهن خود , نزدیکترین علت را استنباط نموده و بر اساس آن قیاس مى کند . مثلا مى دانیم حضرت رسول ( ص ) فرموده است : در هنگام سفر سوار بر شتر جایز است که نماز نافله خوانده شود , مجتهد در این جا مى بیند که شتر خصوصیتى ندارد , بلکه بنظر مى رسد که مطلق " مرکب " منظور حضرت بوده است , در این صورت نتیجه مى گیرد که در حالت سوارى چه سوار بر اتوموبیل و چه هواپیما نیز مى توان نماز نافله را بجاى آورد .

علماى فقه در برخورد با این نوع قیاس رعایت حداکثر احتیاط را ضرورى مى دانند . زیرا با اندک بى احتیاطى و زیاده روى , به جهت ابهام , ممکن است مجتهد راه ناصواب را بپیماید و بر اساس قیاسات باطل به نتایجى دست یابد که منطبق با موازین شرعى نباشد .

 

منبع: مباحثى از اصول فقه،  دکتر سید مصطفی محقق داماد

نظرات  (۱)

استفاده کردم...ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی