اصول عملیه
هرگاه کسى به طور اجمال به حکم چیزى متوجه گردد براى وى نسبت به آن حکم یکى از سه حالت متصور است :
1 - اینکه به آن حکم , قطع و یقین داشته باشد .
2 - اینکه به آن حکم , ظن و گمان داشته باشد .
قطع آچون به خودى خود و , باصطلاح , به حسب ذات حجت است پس هراه حکمى مورد قطع و یقن کسى واقع گردد ناگزیر باید به قطع خود عمل کند .
ظن و گمان گرچه از لحاظى به کلى از قطع و یقین بیگانه نیست بلکه تا اندازه اى با آن مناسبت دارد لیکن نه به آن اندازه که به خودى خود و به حسب ذات , حجت باشد پس حجت بودن آن ذاتى نیست و بدین بسته است که قانونگذار نسبت به قوانین و احکام خود آن را اعتبار دهد و حجت سازد از این رو هر گمانى که به حکم قانونگذار داراى اعتبار شود حجت است و باید از آن پیروى شود و هر گمانى که چنین نباشد حجت نخواهد بود یعنى پیروى از آن مایه سقوط تکلیف و رسیدن به ثواب و یا نجات یافتن از عقاب نخواهد گردید مگر در صورتى که راهى به قطع و ظن معتبر نباشد و , باصطلاح , باب علم و علمى مسند باشد بعلاوه مقدمات دلیل انسداد مورد تصدیق و قبول واقع گردد چه در این صورت , به حکم عقل , حال ظن از لحاظ حجت بودن , حال قطع و یقین مى باشد
شک , چون به کلى از نمایاندن واقع بر کنار است استعداد هیچ گونه حجت بودن ذاتى باشد مانند قطع یا جعلى باشد مانند ظن در آن نیست لیکن براى اینکه مکلف در مقام عمل از سرگردانى و بى تکلیفى بیرون آید و یکى از دو طرف شک خود را پیش گیرد چهار قانون یا اصل تأسیس گشته تا براى معین شدن تکلیف شخص , از لحاظ عمل هر کدام از آنها که به آن عمل مربوط باشد , به آن استناد شود این اصول چهارگانه که مورد تصدیق عقل و شرع واقع شده عبارتست از :
1 - برائت
2 - احتیاط
3 - تخییر
4 – استصحاب
منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد