ادله حجیت استحسان :
براى حجیت استحسان به ادله نقلى و عقلى استناد شده است .
الف ) دلیل نقلى :
1 - آیه شریفه : و اتبعوا احسن ما انزل الیکم پیروى کنید بهترین چیزى را که به شما نازل شده است ( سوره زمر آیه 55 )
2 - آیه شریفه : فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه بشارت ده بندگان مرا , آنانکه تمام گفتارها را مى شنوند و بهترین آنها را پیروى مى کنند ( سوره زمر آیه 18 )
3 - حدیث ابن مسعود که گفته است: ما راه المسلمون حسنا فهو عند الله حسن آنچه را که مسلمانان نیک بشمارند نزد خداوند نیز پسندیده خواهد بود ( المستصفى غزالى ج 1 ص 274 )
4 - آیه شریفه : ما جعل علیکم فى الدین من حرج شما در دین حرجى قرار نداده است ( سوره حج آیه 78 )
5 - آیه شریفه : یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر خداوند براى شما راحتى و آسانى را مى خواهد و سختى را نمى خواهد . » سوره بقره آیه185
اجماع در مورد استفاده از حمام هاى عمومى است . با آن که معلوم نیست میزان مصرف آب چقدر است علاوه بر آنکه نرخ مقطوعى هم همیشه براى آن معین نبوده است , و این نوع معامله در هیچیک از عقود شرعیه داخل نبوده و تنها راه حل و شرعى نمودن آن , تمسک به عسر و حرج و قاعده استحسان است . » قوانین الاصول ج 2
دلیل عقلى :
شاطبى در کتاب الموافقات براى حجیت استحسان بدلیل عقلى نیز متمسک شده که خلاصه آن چنین است : استدلال به قیاس به این استناد است که وجود مصلحت و مفسده مورد دست یابى قرار مى گیرد , حال اگر عمل بقیاس در یک مورد مستوجب مفسده باشد , تردیدى نیست که باید مطابق مصلحت عمل نمود نه بمقتضاى قیاس ( الموافقات جلد چهارم )
همان طور که ملاحظه مى شود ادله فوق براى حجیت استحسان بسیار ضعیف است و لذا از سوى مخالفین مخدوش و رد شده است .
از میان فرق عامه , شافعى سخت با استحسان مخالفت ورزیده و در کتاب الرساله با جملات بسیار تندى بر آن تاخته است . وى در کتاب مزبور مى نویسد: اجتهاد , از طریق قرآن , سنت , اجماع و قیاس ممکن مى شود و استحسان را نمى توان در شمار این طرق آورد , و اگر چنین شود , هر کس خواهد توانست در فقه اسلامى اظهار نظر نماید هر چند با مبانى اسلام آشنائى نداشته باشد و اضافه مى کند که[ : ( انما الاستحسان تلذد استحسان حکم بر وفق میل و هوى و هوس است الرساله شماره هاى 1456 , 1464. وى در کتاب دیگر خود که [ الام ] نام دارد به صراحت اعلام مى دارد : عمل به استحسان بر خلاف این آیه شریفه است که : ایحسب الانسان ان یترک سدى ( سوره قیامت آیه 36 ) : آیا انسان مى پندارد که ما او را آزاد رها کرده ایم ؟
وى در بیان استدلال به آیه فوق مى گوید: کسى که مى پندارد در مواردى که حکم شرعى از طرق معموله یعنى کتاب , سنت , اجماع , و قیاس قابل استنباط نیست و باید به میل خویش آن حکم را برداشت و انتخاب نمود , از جمله همان کسانى است که در این آیه نکوهش شده است. وى در ادامه گفتار خود اضافه مى کند: هر کس به استحسان عمل نماید , علیه خود اقامه برهان نموده است , زیرا معناى استحسان این است که خدا و پیغمبر حکمى ندارند و باید به میل خویش رفتار کرد (هفته نامه حقوق اسلامى ص 244 ، به نقل از الام شافعى )
علماى امامیه با الهام از ارشادات پیشوایان خود استحسان را همانند قیاس از مصادیق [ اجتهاد به رأى ] شناخته و آن را مردود دانسته اند .
میرزاى قمى در کتاب قوانین در مورد استحسان چنین مى گوید: و هو باطل لعدم الدلیل علیه , و لانه لا یفید الظن بکونه حکما شرعیا فى الحقیقه , ولا جماع الامامیه و اخبارهم ، مرحوم میرزا همانگونه که ملاحظه مى کنید , به چهار دلیل بطلان استحسان را اثبات مى نماید : ( 1 ) عدم دلیل ( 2 ) عدم افاده ظن به حکم شرعى ( 3 ) اجماع بر بطلان ( 4 ) اخبار دال بر بطلان استحسان . ( قوانین الاصول جلد دوم مقصد چهارم )
بنابر این استدلال به قیاس و استحسان در فقه شیعه جائى نداشته و این از مسلمات فقه امامیه مى باشد و لذا خود را از بحث بیشتر فارغ مى دانیم .
منبع: مباحثى از اصول فقه، دکتر سید مصطفی محقق داماد